ساخته نشدن آینده درخشان برای کودک؟

بی تردید برای هر انسان بالغ که فرزندی دارد بزرگترین دارائی او فرزندش است، این علاقه شاید تا سرحد مهری دیوانه وار پیش برود که هم والدین و هم فرزند در ورطه و انهدام ذهنی پیش برود، بله درست شنیده اید: نابودی روان و اندیشه کودک توسط پدر یا مادر
حس رقابت و تمام آنچه شما برای فرزند خود در رویا و آینده او می پرورانید و دائم به این تصورات که اغلب هم بر پایه و اساس علایق، آروزها و رنج و دوست داشتن و حتی تنفرهای شماست، برای شما و دنیای شماست نه یک انسان کاملا کاملا مستقل به لحاظ افکار و اندیشه
شما نمی توانید خود را صاحب اختیار صدرصدی کسی بدانید که چون با او شباهت ظاهری و ژنتیکی دارید پس حق داشته باشید القای آمال و آرزوهایتان و هر آنچه احساس می کنید درست است، برای اون هم مفید و حتما خوب خواهد بود، شما برای کسی و زمانی که او بزرگ می شود تصمیم می گیرید، جهان و زمانی که حتی کمترین آگاهی و اطلاع و حتی پیش بینی خاصی از آن دوران ندارید، این که مشاغل چگونه خواهند بود؟ افسانه های تقابل رباتها با انسانها به کجا خواهد رسید و هزاران سوال که هیچ کسی پاسخ دقیقی نمی تواند به دلیل ماهیت پیچیده آنها داشته باشد. با این اوصاف در گام نخست کمترین کاری که می توانید برای خدمت به فرزند خود و آینده او داشته باشید این است که اصلا کاری نکنید. بله و کم کم با مطالعه، بدون احساسات و رقابتهای عوامانه

اولین سوال که باید از خود بپرسید:کودک من چند سال دارد؟
اگر کودک نرمالی دارید که درگیر بیماری، اختلال یا نقص خاصی نیست، بدانید و مجدد مرور کنید که چند سال دارد؟؟؟
این سوال کمی آرامش بیشتر به شما در این زمینه خواهد داد حالا باید تعصبات و توهمات خانوادگی رو دور بریزید
زمینه ساز این خواهد بود که انتظارات خود نه این که پایین بیاوریم بلکه کناری بگذاریم. انتظار یعنی مقایسه و مقایسه برابر با پتک زدن به روان یک انسان که هنوز اراده ای برای زندگی مستقل و حتی مخالفت ندارد.

اینکه فرزند من بی نظیرترین است و باهوش ترین و زیباترین و …
نه، من قصد ندارم به شما بقبولانم که هست یا نیست، ولی به فرض اگر هم نابغه باشد با اوهام و عواطف و دخالتهای شما، بی شک به فردی گرفتار در زندگی شخصی تبدیل خواهد شد و مثل بسیاری دچار اختلالات رفتاری و روانی و …
ما می بایست در تربیت فرزند ابتدا امکانات و شرایط موجود را بررسی و سپس عواملی که کم کم بیشتر به آنها خواهیم پرداخت را مد نظر داشته باشیم.
تربیت انسان با خرید ملک و سود بورس و حتی ارز دیجیتال قابل قیاس نیست، اگر شما مثلا بورس باز قدرتمندی هستید دلیل نمی شود قصد ساختن مغز کودک خود را با انبوهی از عقیده ها داشته باشید که فکر می کنید می تواند آتیه او تضمین کند، کدام آتیه و اساسا باید بدانید آنچه شما می پندارید واقعیت گذشته، حال و آینده نیست، اصلا چیستی آینده را مگر می توانید درک کنید که می کوشید از چند دهه قبل تر، کودک خود را برای آن دوره آماده کنید؟

ضروری بود با این مسائل اندکی بیشتر همسو شوید تا درباره اینکه در نهایت با آموزش زبان دوم و سوم کودک باید چطور برخورد کرد؟
آموزش زبان را نمی شود نادیده گرفت به صرف اینکه نمی دانیم آینده چگونه است، بله نمی توان و نباید هم ساده انگاری کرد

اگر آموزش زبان دوم یا حتی سوم کودک را شروع می کنید:
به یاد داشته باشید با دارا بودن تمام شرایط باز هم ممکن است، روند آموزش و علاقه دچار اخلال ، افول یا انحراف و … بشود
تاریخ گذاری و حس برخورد ماشینی با کودک را کنار بگذارید. به عبارت دیگر باز هم درگیر دور باطل اینکه چقدر آموخته و در چه بازه زمانی و حتی این که همسالان او در وضعی هستند؟
زمان عامل اصلی است ولی نه زمان کوتاه
کودک باید در مسیر زندگی و رشد خود توام با بازی و احساسات عاطفی، بی آنکه بسیار جدی بداند در حال فراگیری است به زبان علاقه مند شود، در کنار زبان مادری و تمام کارهایی که یک کودک می تواند دوست داشته باشد.

هدف از فعالیت ما بحث در مورد شیوه های درست و غلط پرورش کودک دوزبانه با والدین و مشاوره با ایشان است.
ما با تجربه موفق و قابل ارائه رونیکا رجبی و شاگردانش به شما کمک خواهیم کرد تا به جای آموزش مستقیم و اعمال فشار و اجبار بر فرزندان خود، زمینه و بستر لازم برای جذب طبیعی، ناآگاهانه و غیر مستقیم کودک دلبندتان را در زمینه زبان دوم و حتی سوم در کنار مهارتهای لذت بخش فراهم آورید.
ما نه تنها با آموزش مستقيم بلكه با دخالت مستقيم در فراگيري کودک هم مخالفيم.برنامه ما فراهم كردن بستر مناسب براي يادگيري فرزندانمان است. خودشان بايد به صورت جذب طبيعي از محيط ياد بگيرند.
بهترين ابزار ممكن و موجود كارتون است. اما بايد حتما به صورت هدفمند و مناسب سن كودك انتخاب و در اختيارش قرار داده شود و با تکنیک گوش کودک را نسبت به زبان آشنا و ادامه مسیر برای آموزش هموار شود.